عناوین این صفحه
- میلیچ: امیدوارم با استقلال توافق کنم
- شیر محمدی :سپاهان حریف تیم پرمهره پرسپولیس نمی شود
- بازگشایی تونل قطر- پرسپولیس بعد از 30 سال
- تعطیلی فعالیتهای ماشینسازی
- شانس سهراب بیشتر از کیانوش
- آخرین مسافر استانبول
- بلاتکلیفی؛ تهدید تیمهای ایرانی در لیگ قهرمانان
- مورینیو: جاهطلبی رم مرا متقاعد کرد
- قانــــون ۵۰+۱ آلمانیهـــا در لیگ برتر؟
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6752 /
۱۴۰۰ چهارشنبه ۱۵ ارديبهشت
|
اختلاف باشگاه استقلال و میلیچ بر سر پرداخت مالیات
میلیچ: امیدوارم با استقلال توافق کنم
اختلافنظر میان باشگاه استقلال و هرویه میلیچ همچنان پابرجا است و هنوز مدیران این باشگاه موفق به تعیین تکلیف قرارداد این بازیکن نشدهاند. میلیچ که بعد از جدایی در زمان مربیگری محمود فکری به خواست فرهاد مجیدی به استقلال برگشت حالا در وضعیتی قرار گرفته که اگر قراردادش تمدید نشود، بدون شک آخر فصل از این باشگاه جدا خواهد شد.
اخیراً مذاکراتی میان دو طرف انجام شده که هیچ توافقی به وجود نیامده است. سخنگوی باشگاه استقلال نیز به دنبال سؤالات متعددی که پیرامون این موضوع پرسیده شده، این پاسخ را داده است: «قبل از اینکه این بازیکن به ایران برگردد توافقاتی انجام شد که قرارداد وی با چه مبلغ و چه مدتی تمدید شود. به محض بازگشت مقداری از طلب وی پرداخت شد. بعد از حضور وکیل میلیچ در مذاکرات بخشی از توافقات اولیه را نپذیرفتند و موارد جدیدی را مطرح کردند که بخشی از خواستههای میلیچ را باشگاه قبول نکرد و این مسأله باعث شد تا مذاکرات طولانیتر شود. بعد هم وارد بازیهای آسیایی شدیم، هرچند در عربستان مذاکراتی با این بازیکن صورت گرفت اما در نهایت منافع باشگاه هم برای ما مهم است. ما توافقاتی با وی انجام دادیم و امیدواریم که موارد اختلاف حل شود. با بازیکنان دیگر هم مذاکراتی شده و قرار شد بعد از بازگشت تیم از عربستان قراردادهای رو به اتمام تمدید شود. البته جدا شدن بازیکنان یا ماندن آنها بر اساس نظر کادر فنی خواهد بود.»
حجت نظری توضیحات واضحی درباره چرایی تمدید نشدن قرارداد میلیچ با باشگاه استقلال ارائه نکرده اما تحقیقات در این راستا نشان میدهد که باشگاه استقلال از میلیچ خواسته مالیات دریافتیاش را خودش پرداخت کند. مالیاتی که حدود 30 درصد از دریافتی او از باشگاه استقلال است که میلیچ حاضر به پذیرش این پیشنهاد نشده است. از سویی باشگاه استقلال نیز منافع مالی خود را در خطر میبیند و از طرفی هم میلیچ میخواهد دستمزد بیشتری را از همکاری با استقلال به دست آورد. آخرین پیشنهادی که میلیچ و مدیربرنامههایش به باشگاه استقلال ارائه کردهاند افزایش دستمزد است. در مذاکراتی که به تازگی میان دو طرف انجام شده میلیچ از باشگاه خواسته قراردادش تا 300 هزار دلار افزایش یابد تا او نیز 30 درصد از مالیات این مبلغ را شخصاً پرداخت کند.
ادامه مذاکرات بعد از دربی
اما نظر میلیچ درباره ماندن در استقلال همان است که همیشه گفته است. او که از صعود استقلال به مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا به شدت خوشحال است درباره اینکه چه زمان قراردادش را با استقلال تمدید میکند، چنین گفته است: «من با عشق و علاقه به ایران برگشتم تا در خدمت باشگاه استقلال باشم. علاقه زیادی به ایران دارم. ضمن اینکه در کنار آقای مجیدی به عنوان سرمربی تیم احساس راحتی دارم. دوست دارم همچنان در استقلال باشم اما ماندن من در استقلال نیاز به توافق جدید با باشگاه دارد که در حال رایزنی هستیم. امیدوارم باشگاه استقلال قراردادم را تمدید کند چون از حضور در استقلال بسیار راضیام و دوست دارم همچنان در خدمت این باشگاه باشم.»
اینطور که پیدا است باشگاه استقلال نیز برای تمدید قرارداد با میلیچ علاقهمند است اما به شرط آنکه میلیچ موضوع پرداخت مالیات را بپذیرد. بعد از به بنبست رسیدن مذاکرات اخیر که عضو هیأت مدیره باشگاه استقلال نیز به آن اشاره کرده، قرار است ادامه مذاکرات میان مدیران باشگاه استقلال و میلیچ بعد از دربی انجام شود. جمعه هفته آینده استقلال و پرسپولیس رخ در رخ هم قرار میگیرند که اگر آبیها دراین بازی به برتری برسند بدون شک مدیران باشگاه نیز با میل و رغبت بیشتری مذاکرات با میلیچ را ادامه خواهند داد.
باشگاه استقلال باید دریابد که نباید اجازه دهد اتفاقاتی که در سالهای اخیر رخ داد و ستارههای این باشگاه جدا شدند، دوباره تکرار شود. حفظ ستارههای استقلال که هرویه میلیچ نیز یکی از همین بازیکنان محسوب میشود منجر به امیدواری بیشتری برای فصل بعد خواهد شد که مدیران استقلال باید به این موضوع حساس باشند و اجازه ندهند مانند فصول قبل ستارهها از کف بروند.
شیر محمدی :سپاهان حریف تیم پرمهره پرسپولیس نمی شود
گفت و گو
ناصرقراگزلو
حسن شیرمحمدی بازیکن سابق پرسپولیس که سابقه بازی در لیگ قطر و چین را در کارنامه بازیگریاش دارد به بهانه حضور چند بازیکن جدید پرسپولیس به فوتبال قطر و جایگزینی و رفت و برگشت بازیکنان پرسپولیس که مانند گذشته دوباره بر تیم پرسپولیس حاکم شده در گپ و گفتی با ما شرکت کرد. در خصوص بحث حضور مجدد ستارههای پرسپولیس در قطر و بازگشت آنها همچنین نمایش پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا در هند و قرعهشان در مرحله حذفی لیگ قهرمانان آسیا و بازی حساس پیش روی پرسپولیس مقابل سپاهان با حسن شیرمحمدی به گفت و گو پرداختیم.
دوباره بحث حضور بازیکنان پرسپولیس در قطر قوت گرفته، امری که در زمان شما هم وجود داشت و دوباره در پرسپولیس چند مدتی است که قوت گرفته و در حال تکرار است.
در مقطعی یعنی در فاصله سال 68 و 69 علی آقا چهار بازیکن پرسپولیس را کنار گذاشت و پس از آن نسل جدیدی به پرسپولیس اضافه شدند. حضور ستارههای پرسپولیس هم از گذشته وجود داشته و حالا هم این کار در حال تکرار شدن است. فعلاً هم بحث حضور بازیکنانی مانند نوراللهی و کنعانی زادگان در فوتبال قطر وجود دارد که هر کدامشان بازیکنان خوب و قابلی هستند اما تیم پرسپولیس آنقدر بزرگ هست که نام هر بازیکنی در مقابل آن کوچک است. در زمان ما خود من به خارج رفتم و یا ناصر محمدخانی و حمید درخشان و پیوس و پنجعلی و کرمانی مقدم و چندین ستاره دیگر که به قطر رفتند و پس از آن هم این مقوله ادامه داشت اما دیدید که پرسپولیس با قدرت به کار خودش ادامه داد البته در مقطعی بوده که کوچ ستارگان به شکل کوتاه مدت تأثیرگذار بوده اما در مجموع این رفت و آمدها وجود داشته و تأثیر منفی نداشته است. در چند مدت اخیر هم شاهد جدایی ترابی و شجاع بودیم که البته در این بین ترابی بعد از چندی برگشت و خیلی هم به پرسپولیس کمک کرد. حالا هم شنیده میشود که احمد نوراللهی و کنعانی زادگان از قطر پیشنهاد دارند و یا اینکه کنعانی میرود و شجاع جایگزین او در پرسپولیس میشود. تفاوت مالی بین تیمهای حوزه خلیج فارس و ایران نکتهای است که بازیکنان ما را مجاب به بازی در خارج از کشور میسازد و بازیکنان هم هیچ راه حل دیگری ندارند چون عمر بازیگری کوتاه است و آنها مجبورند برای سر و سامان دادن به وضعیت زندگیشان به خارج از کشور بروند و راه حل دیگری ندارند چون چند سال بعد هیچکس یادی و سراغی از آنها نمیگیرد و باید خودشان در زمان اوج فوتبالشان به فکر باشند و کسی هم نباید از کارشان ایراد بگیرد چون فوتبال حرفهای است و بازیکن باید جدا از عشق و علاقهاش به محبوبترین تیم ایران و آسیا یعنی پرسپولیس به فکر آینده خودش هم باشد.
زمانی که خودم از خارج پیشنهاد داشتم به مدیرعامل وقت تیم حاج عباس انصاریفرد گفتم اگر نصف پول تیم خارجی را بدهید در ایران میمانم اما چون احتمال پرداخت چنین پولی برای باشگاه پرسپولیس وجود نداشت من به خارج رفتم چه بسا که اگر نمیرفتم باشگاه خواهان من بازیکن برزیلی را در آن مقطع با رقم کمتر از من به خدمت میگرفت از همین رو من جدا شدم چون باید مشکلات زندگیام را حل میکردم. باور کنید هیچ بازیکنی دوست ندارد در غربت بازی کند چون زندگی در غربت مشکل است اما ما باید بپذیریم شرایط زندگی و تنگناهای مالی بازیکن را مجبور به جدایی میسازد. نسل قدیم منظورم خودمان است که اگر پولی در آوردیم و زندگیمان را سر و سامان دادیم مربوط به درآمدمان از فوتبال در خارج است.
عملکرد پرسپولیس را در هند و بازی با تیمهای همگروهش چگونه ارزیابی کردید؟
پرسپولیس در مصاف با تیمهای همگروهش بسیار هوشمندانه و پرقدرت بازی کرد و سرگروهی و کسب بیشترین امتیاز در بین تیمهای ایرانی نیز موید این نکته است. در گروه پرسپولیس هم تیمهای خوبی حضور داشتند اما حضور بازیکنان قدرتمند مانند ترابی که با بازگشتش خیلی به پرسپولیس کمک کرد یا شهریار مغانلو که با دوندگی فوقالعادهاش کار را برای خط هافبک آسان میساخت در کنار سایر بازیکنان واقعاً به سود پرسپولیس شد. در این بین عیسی هم قابل قبول کار کرد مهاجمی که مدت نسبتاً طولانی دور بوده و به زمان بیشتری زمان نیاز دارد اما او هم در حال رسیدن به شرایط خوب و آرمانی است و با گلزنی دوباره خودش را در مسیر موفقیت قرار داد.
قرعه پرسپولیس در مرحله بعدی را چگونه میبینید؟
در مرحله حذفی یک تیم حق کوچکترین اشتباه را ندارد چون یک اشتباه ممکن است به قیمت حذف تیم منجر شود. استقلال تاجیکستان هم به عنوان تیمی ناشناخته بازی کرد و خودش را به عنوان پدیده مسابقات مطرح ساخت تیمی که از سد الهلال و سایر تیمهای همگروهش شاید به دلیل ناشناخته بودنش گذشت اما این دلیل نمیشود که آنها از سد پرسپولیس هم بگذرند البته پرسپولیس حتماً چنین تیمی را دستکم نمیگیرد و با قدرت کامل مقابل این تیم به میدان میرود اما پرسپولیس چند مدت اخیر واقعاً تیم پرمهره و قدرتمندی است و تیمی فوقالعاده است که در هر بازی برای برد به میدان میرود و وجود بازیکنانش با پیروزی عجین شده است به همین دلیل کمتر تیمی یارای مقابله با چنین تیمی را دارد.
دیدار پرسپولیس مقابل سپاهان در اصفهان را چگونه ارزیابی میکنید؟
بازی پرسپولیس مقابل سپاهان دیداری شش امتیازی است و به نظرم با تمام احترامی که برای سپاهان قائلم باید بگویم آنها حریف پرسپولیس فعلی نمیشوند پرسپولیسی که در هر پست دو بازیکن با کیفیت عالی دارد. در خط هافبک و حمله بازیکنانی با خصوصیات ممتاز در پرسپولیس حضور دارند که واقعاً برای هر تیمی یک نعمت محسوب میشود مضاف بر آنکه در خط دفاع و دروازه هم بازیکنانی با کیفیت بالا در پرسپولیس حضور دارند. من فکر میکنم بدون تردید پرسپولیس بهترین تیم ایران به لحاظ فنی است که اگر اختلاف و حاشیهای در این تیم نیفتد تیمی نمیتواند مقابل آن ایستادگی داشته باشد. در این بین البته یحیی گلمحمدی هم سرمربی باهوشی است و با رفاقت و کاربلدی که او و سایر اعضای کادرش دارند حتماً اجازه ورود حاشیه را به درون تیمشان نخواهند داد و با قدرت تیم را در صدر حفظ و به پنجمین قهرمانی متوالی رهنمون خواهند ساخت.
بعد از دیدار با سپاهان، پرسپولیس پنج روز بعد باید دربی پایتخت را برگزار کند، این رویارویی حساس را چگونه ارزیابی میکنید؟
فعلاً فقط باید به فکر بازی با سپاهان بود و به دربی فکر نکرد. برای تیم استقلال احترام قائلم اما این تیم هم نمیتواند مقابل پرسپولیس دوام بیاورد چون پرسپولیس در نقاط حساس بازیکنانی دارد که تیم استقلال فاقد بازیکنانی با آن قدرت بالاست.
ترابی برگشت، شاید شجاع هم جانشین کنعانی شود
بازگشایی تونل قطر- پرسپولیس بعد از 30 سال
گزارش
محمدقراگزلو
از پرسپولیس الان تا 30 سال پیش انگار یک دنیا فاصله است. نه کاری به غیرت و تعصب بازیکنان دارم نه بحث کیفیت و استعدادشان را پیش میکشم. تمرکزم در این مطلب روی پولی است که ستارههای تیم از باشگاهشان میگیرند.
واقعیت اینکه 30 سال قبل باشگاهی وجود نداشت. فقط یک تیم فوتبال بود که هر هفته مسابقه میداد و کلی آدم را آخر هفته جمع میکرد داخل استادیوم و به نوعی روزشان را میساخت ضمن اینکه از آخر آن هفته تا هفته بعد که دوباره بازی کند زمینه کری خواندن با هوادار تیم رقیب را هم فراهم میکرد.
امروز و بعد از 30 سال پرسپولیس باز هم خیلی به باشگاه در معنای اصلی لغت شبیه نیست و غیر از این تیم فوتبال نه تشکیلات آکادمی درست و حسابی دارد نه در سایر رشتهها فعالیت مستمر. به لحاظ درآمدزایی و اسپانسرینگ هم همه چیز سطحی بین آماتور و نیمه حرفهای گرفته و همچنان هشت باشگاه گرو نهاش بوده و خیلی از کارها غیراصولی پیش میرود.
با وجود اینها بازیکنان پرسپولیس کم پول نمیگیرند. یعنی در مقایسه با سی سال قبل همه چیز عوض شده تا جایی که ستارههای آن دوران طلایی با مقایسه شرایط الان و ده سال اخیر با دوران خودشان آهی از ته دل بکشند و یکی که ازشان بپرسد «اگر الان بازی میکردید چقدر قرارداد میبستید؟» یک رقم نجومی را با خیال راحت و دل قرص تحویل جوانک سؤال کننده بدهند.
با این احوال شرایط امروز ستارههای مهم پرسپولیس شباهت زیادی به وضعیت ستارههای سی سال قبل تیم پیدا کرده. همان روزگاری که بازیکنان شاخص پرسپولیس برای یک فصل هم که شده به قطر میرفتند تا پول خوبی از فوتبال بازی کردنشان بگیرند و زندگیشان را سر و سامان بدهند چون قبل از آن هیچ چیز از فوتبال نصیبشان نشده بود.با شنیدن اخبار و شایعات مربوط به کوچ احتمالی دو ستاره دیگر پرسپولیس به قطر شرایط تیم فعلی تا حدود زیادی شبیه به تیم سی سال قبل شده. همان زمانی که ناصر محمدخانی و درخشان راه رفتن به قطر را برای بقیه ستارههای تیم باز کردند و پشتبند آنها پنجعلی، پیوس، کرمانی مقام، عاشوری و شیرمحمدی برای یک فصل هم که شده به دوحه رفتند و پول خوبی با خودشان به تهران آوردند که به نوعی پایه زندگی فعلیشان را سفت کرده.
حالا صحبت از احتمال پیوستن احمد نوراللهی و محمدحسین کنعانی زادگان دو بازیکن ملیپوش پرسپولیس به تیمهای قطری است و غیر از سایتهای این کشور خبرنگارانشان هم جداگانه به این مطلب میپردازند. کادر فنی پرسپولیس هم از پیشنهادهای کنعانی خبر دارد اما از آفرهای احتمالی احمد نور بیخبر است.
در عین حال همه از ضرر و زیانهای رفتن ترابی و شجاع از پرسپولیس به قطر خبر دارند. البته زیانی که پرسپولیس دید نه خودشان. در این بین ترابی برگشت و شایعه بازگشت شجاع هم شنیده میشود. شاید نوراللهی و کنعانی هم یک فصل به قطر بروند، پول خوب بگیرند و بعد مستقیم به همین پرسپولیس برگردند.
هفت ماه قبل شجاع پیش خودش دودوتا چهارتا کرد که بعد از ازدواجش اگر بخواهد یک آپارتمان در مناطق لاکچری تهران بگیرد و مقروض نشود با رقم قرارداد پرسپولیس نمیتواند اما با قراردادهای 700-600 هزار دلاری قطریها و با تفاوت وحشتناک نرخ دلار و ریال این کار شدنی است حتی اگر به قیمت یک سال فحش خوردن از هواداران و ریزش 500 هزار تایی فالوورهایش در اینستاگرام باشد.حالا هم احتمالاً احمد نور و کنعانی به این مسأله فکر میکنند و پیشنهادهای دلاری ذهنشان را قلقلک میدهد.
اما با بازگشت ترابی به پرسپولیس تونل دوحه – تهران بین لیگ قطر و پرسپولیس باز شد و احتمال دارد بازگشت شجاع این معبررا عریضتر هم بکند. تونلی که سی سال قبل یکی از ستارههای آن زمان پرسپولیس در حفر و عریض کردنش نقش داشت. مرتضی کرمانی مقام که از هواداران لقب «به به تو» فوتبال ایران را گرفت و یک سال در الاتحاد (الغرافه) بازی کرد اما برخلاف پیوس، درخشان، شیرمحمدی، محمدخانی و پنجعلی که همه غیر از درآمدشان از مربیگری و مدرسه فوتبال بیزنس دیگری مثل مغازه، ساختمان سازی و... راه انداختند و صاحب خانه و ماشین و ... شدند همین حالا در خانه اجارهای زندگی میکند.
کرمان مقدم میگوید: «در پرسپولیس که بودیم اصلاً پولی نبود. شاید سالی 30-20 هزار تومان که آن را هواداران به علی پروین میدادند و او هم بین ما پخش میکرد. الان انصافاً پرسپولیس خوب پول میدهد اما بازیکنان هم حق دارند فکر زندگی خودشان باشند و طبیعی است هر کسی به زندگیاش فکر کند. دوران ما پولی در کار نبود و فقط به عشق مردم بازی میکردیم. آن مقطعی هم که رفتیم قطر فقط به خاطر مشکل مالی بود.»
کرمانی یکی از آنهایی است که پول خوبی گرفت اما آیندهنگر نبود. اتفاقی که بعید است برای بازیکنان فعلی پرسپولیس بیفتد: «سال اول 13-12 میلیون گرفتم که با آن پول میتوانستم 13-12 تا آپارتمان در تهران بخرم. اصلا میتوانستم دو تا خیابان را بخرم چون آن زمان همه چیز ارزان بود اما برخلاف هم دورهایهایم که زرنگ بودند و بلد بودند از پولشان چطوری استفاده کنند من نتوانستم و اهمیتی هم ندادم. یک کاری شروع کردیم که به جایی نرسید ضمن اینکه یکی دو تا از رفقا هم پولمان را خوردند و اینجوری شد که همه چیز از دستم رفت.»
کرمانی میگوید نه مشاور خوبی داشت نه اینکه خودش اهل حساب و کتاب بود کما اینکه همین حالا هم که افسوس میخورد ته جملهاش میگوید بیخیال، تنت سلامت: «من که رفتم قطر مدتی بعد همسرم آمد و پسرم هم همان جا به دنیا آمد. من اقامت قطر داشتم اما دیگر نرفتم و سوخت. با توجه به اینکه پسرم آنجا به دنیا آمد میتوانستم شرایط خوبی داشته باشم اما نماندم.»
اما موضوع عجیب درباره کرمانی و ستارههای آن زمان پرسپولیس این بود که بلافاصله بعد از رفتن به قطر دوباره به پرسپولیس برمیگشتند. مسألهای که در مورد ترابی و امیری (این یکی به ترکیه رفت) اتفاق افتاد اما معلوم نیست در مورد شجاع هم مصداق پیدا کند یا اگر کنعانی و نوراللهی به قطر رفتند مستقیم برگردند به تیمی که در آنجا معروف شدند: «وقتی میخواستم برگردم از بهمن پیشنهاد ده میلیونی داشتم به علاوه یک خودرو اوپل اما نرفتم چون کسی که خونش قرمز باشد انتخابی جز پرسپولیس ندارد ضمن اینکه در قطر پول خوبی هم گرفته بودم و دستم باز بود. البته در 31 سالگی همان سالی که تیم با استانکو قهرمان شد از یک تیم اصفهانی و یک تیم دیگر پیشنهاد داشتم که نرفتم چون فکر میکردم در پرسپولیس میمانم اما هیچ جا نرفتم و همان سال فوتبالم تمام شد.»
30 سال قبل کوچ مقطعی ستارههای مهم پرسپولیس به قطر قهرمانی دوم جام در جام را از پرسپولیس گرفت و سال قبل رفتن ترابی و شجاع باز هم به قطر کاری کرد تا تیم در یک قدمی جام قهرمانی قاره از رسیدن به آن باز بماند. حالا همه نگرانند که دوباره این سناریو تکرار شود و حتی اگر تونل پرسپولیس – قطر باز شده و این رفتنها بازگشتی هم در کار داشته باشد بیم آن میرود که جدایی حتی مقطعی ستارههای مهم تیم لطمات بزرگی به پرسپولیس بزند. مثلاً اینکه رویای قهرمانی آسیا را دوباره نقش بر آب کند؛ از این مهمتر هم مگر داریم؟
زنوزی پای هیأت فوتبال و شهرداری را وسط کشید
تعطیلی فعالیتهای ماشینسازی
ایران ورزشی- اولین مرتبه بعد از بازی با استقلال در هفته هجدهم بود که مالک باشگاه ماشینسازی و البته تراکتور تبریز با ارسال نامهای به هیأت فوتبال استان آذربایجان شرقی اعلام کرد توانایی اداره دو باشگاه را با هم ندارد و خواستار این شد که هیأت فوتبال اختیار ماشینسازی را تا انتقال امتیاز آن بر عهده بگیرد. جواد ششگلانی رئیس هیأت آذربایجان شرقی نیز نامهای را منتشر و اعلام کرد انتقال امتیاز این باشگاه تا پایان فصل امکانپذیر نیست و خواستار این شد که زنوزی هزینههای ماشینسازی را تا پایان فصل بر عهده داشته باشد و سپس وارد پروسه انتقال امتیاز شوند.
همان موقع هم کاملاً مشخص بود که این اتفاق نمیافتد چون ماشینسازی سه بازی از نیم فصل دوم را مقابل شهرخودرو، ذوبآهن و استقلال برگزار کرده بود. پس اگر ماشینسازی کنار میکشید در حق این سه تیم اجحاف میشد. اگر زنوزی این تصمیمش را بعد از بازی پانزدهم مقابل صنعتنفت آبادان عملی میکرد آن وقت شاید این اتفاق میافتاد.
البته همان زمان (هفتم فروردین 1400) سهیل مهدی مسئول کمیته مسابقات سازمان لیگ در این باره مدعی شده بود: «این مناسبات بین هیأت فوتبال آذربایجان شرقی و باشگاه صورت گرفته است. معمولاً انتقال مالکیت است و انصراف مالکیت نداریم. به عنوان مثال من نمیتوانم بگویم این خودرو یا خانه برای من نیست، بلکه مالکیت آن را انتقال میدهم. ممکن است مالکیت را انتقال بدهند که این موضوع بحثهای حقوقی دارد. ضمن اینکه ما انصراف از لیگ نداریم. انصراف از لیگ برای قبل از شروع مسابقات است. الان که در میانه مسابقات هستیم، کنارهگیری از مسابقات است و حکم آن را ارکان قضایی فدراسیون مشخص میکنند. سازمان لیگ برگزارکننده مسابقات است و تا زمانی هم که رسماً از طرف باشگاه به ما اعلام نشود، تصمیمگیری خاصی نداریم. همانطور که گفتم این مناسبات بین هیأت فوتبال استان و باشگاه است. به تصمیماتشان احترام میگذاریم اما هنوز به ما ابلاغی نشده است.»
اما حالا دوباره مالک ماشینسازیتصمیم به تعطیل کردن فعالیتهایش گرفته و این بار هم طی بیانیهای رسانهای کرده است. او مدعی است شهرداری تبریز مساعدت لازم را نداشته و به وعدهشان از سال 96 عمل نکردهاند. ظاهراً مبلغ مورد نظر زنوزی ۲میلیارد پول است که قرار بود شهرداری به باشگاه ماشینسازی پرداخت کند؛ قول این پرداختی از سال ۹۶ داده شده بود. در همان زمان حدود ۲۰۰میلیون تومان پول به باشگاه ماشینسازی پرداخت شد و یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان از آن باقی مانده بود. پیشبینی میشد با توجه به وعدههای مسئولان این یک میلیارد و 800میلیون تومان در سال ۱۴۰۰ پرداخت شود که با محقق نشدن این وعده، مسئولان باشگاه ماشینسازی تصمیم به لغو فعالیتهای ورزشی خود از جمله تیم فوتبال ماشینسازی گرفتند.
زنوزی مدعی شده: «بعد از اعلام تعلیق فعالیتهای باشگاه ماشینسازی، استاندار محترم آذربایجان شرقی دستور به حل مشکلات این باشگاه و پرداخت مطالبات سال 96 از شهرداری تبریز دادند ولی شهردار و مدیران شهری شهرداری کلانشهر تبریز همکاریهای لازم را برای بقای ماشینسازی انجام ندادند. با وجود همکاری و پیگیریهای مستمر استاندار، دکتر پورمحمدی و مدیر کل ورزش و جوانان استان، دکتر بهتاج، مطالبات این باشگاه توسط شهردار و شهرداری پرداخت نشد و با گذشت بیش از 40 روز از دستورات اداری، نیتی برای پرداخت نبوده است و فقط فرآیندی جهت سلب مسئولیت اجتماعی و حقوقی در قبال این باشگاه مردمی را در پیش گرفتهاند. باشگاه ماشینسازی در این شرایط بحرانی انتظار حمایت از هیأت فوتبال استان آذربایجان شرقی را داشت ولی متأسفانه عدم همکاری و حمایتها ادامه داشت و ثبت قرارداد کادر فنی جدید به دلیل مطالبات مالی آن باشگاه از هیأت فوتبال تبدیل به یک پروسه طولانی شد. بانی فوتبال استان نه تنها حامی فوتبال شهر نبوده بلکه برای انجام وظایف ذاتی خود منت نهاده و نگاه مالی به فوتبال استان دارد. صراحتاً اعلام میشود؛ تمامی فعالیتهای باشگاه ماشینسازی تبریز به دلیل عدم همکاری هیأت فوتبال استان آذربایجان شرقی و شهرداری تبریز تعطیل اعلام شده و نظر به عزم مسئولین شهری در کارشکنیهای اخیر، مالکیت باشگاه تمایلی به تیمداری در باشگاه ماشینسازی تبریز نخواهد داشت و بدیهی است از این تاریخ مسئولیت فعالیتهای آتی تیم برعهده هیأت فوتبال استان خواهد بود.»
اما بند نهایی. مالک باشگاه، ماشینسازی را به هیأت فوتبال واگذار کرد در حالی که هیأت فوتبال قبلاً اعلام کرده نظری روی تیمداری ندارد. تمام این اتفاقات در حالی رخ داده که تیم ماشینسازی با هدایت علیرضا اکبرپور باید روز شنبه 18 اردیبهشت یک بازی شش امتیازی را در خانهاش با سایپا برگزار کند. به هر حال این مشکل باید زودتر حل شود چون کنارهگیری ماشینسازی اگر تحقق پیدا کند، نظم مسابقات به هم خواهد خورد.
حل پازل سهمیه وزنه برداری در کلمبیا
شانس سهراب بیشتر از کیانوش
رضا عباسپور
رقابتهای آسیایی ازبکستان (گزینشی طلایی المپیک توکیو) اگرچه با کسب نتایج ضعیف برای بیشتر اعضای تیم وزنهبرداری ایران تمام شد، اما برای سهراب مرادی حتی بهرغم عدم موفقیت در تصاحب سکوی قهرمانی شرایط مساعدی را ایجاد کرد تا قهرمان المپیک 2016 ریو به کسب دومین سهمیه ورودی به بازیهای المپیک توکیو بهعنوان بهترین وزنهبردار آسیایی در صورت اعزام به تورنمنت گزینشی نقرهای کلمبیا امیدوارتر از علی هاشمی و کیانوش رستمی باشد.
هاشمی از نظر امتیازی بالاتر از رقبای داخلی
اگرچه علی هاشمی ملیپوش دسته 109کیلوگرم تیم ملی وزنهبرداری کشورمان بهخاطر دلایل و مشکلات پشت پرده نامعلوم با کادر فنی تیم ملی وزنهبرداری به رقابتهای وزنهبرداری قهرمانی آسیا در ازبکستان اعزام نشد و از امتیاز طلایی گزینشی المپیک بازماند، اما این وزنهبردار که در سالهای 2017 و 2018 عنوان قهرمانی جهان در این دسته وزنی را یدک میکشد، حتی بدون داشتن امتیاز گزینشی طلایی ازبکستان در حال حاضر با داشتن امتیاز 3,560.2642 در جایگاه نهمی رتبهبندی دسته 109کیلوگرم المپیک قرار دارد. یعنی او در شرایط فعلی حتی بدون حضور در تورنمنت بینالمللی کالی کلمبیا اگر مورد تأیید رئیس فدراسیون و سرمربی تیم ملی بود خیالش از بابت کسب امتیاز ورودی برای حضور در بازیهای المپیک 2021 توکیو راحت بود. اما نکته این ماجرا همینجاست که نه رئیس فدراسیون وزنهبرداری و نه سرمربی تیم ملی نگاه مثبتی به گزینش نهایی و قطعی علی هاشمی برای واگذاری دومین سهمیه وزنهبرداری ایران در بازیهای المپیک توکیو به این وزنهبرداران ندارند، زیرا از بد ماجرا هاشمی در گروه وزنی قرار دارد که چند مدعی تراز اول دنیا در این دسته وزنی همچون مارتیروسیان ارمنی، اکبرژورائف ازبک، ژی یانگ چینی، آندره آرمنائو بلاروس یا دیمیتری چوماک اوکراینی که همگی جزو رکوردداران و مدالآوران جهانی و المپیک هستند حضور دارند؛ ستارههایی که اغلب آنها در بازیهای المپیک 2021 توکیو نیز در دسته 109کیلوگرم هم مدعی سکوهای قهرمانی المپیک هستند و هم رکوردشکنی در این آوردگاه معتبر. به همین دلیل اینطور پیشبینی میشود که شانس علی هاشمی حتی با وجود قرار داشتن جزو 9 نفر برتر دسته وزنی المپیکی 109کیلوگرم، بهخاطر فاصله داشتن با شرایط کسب مدال و سکو در بازیهای المپیک پیشرو کمتر از سهراب مرادی و کیانوش رستمی است. با این وجود قطعاً باید فدراسیون این وزنهبردار را به امان خدا رها نکرده و او را نیز همراه با کیانوش رستمی و سهراب مرادی به تورنمنت بینالمللی نقرهای المپیک در شهر کالی کلمبیا اعزام کند، زیرا احتمال دارد شرایط سهراب و کیانوش برای اعزام به الپیک به هر دلیلی جفتوجور نشود، بنابراین در این صورت علی هاشمی میتواند جایگزین اسم و رسمداری برای آنها در المپیک باشد.
تغییر جایگاه رستمی و مرادی در رنکینگ المپیکی 96کیلوگرم
رقابتهای بینالمللی کلمبیا طبق تقویم فدراسیون جهانی وزنهبرداری قرار است اواخر ماه جاری (اردیبهشت 1400) در شهر کالی برگزار شود. این رقابت آخرین رویداد رسمی و گزینشی امتیازی بازیهای المپیک 2021 توکیو است برای مشخص شدن قطعی تکلیف سهمیههای راهیافته به رقابتهای وزنهبرداری المپیک توکیو. به همین دلیل اعزام کیانوش رستمی، سهراب مرادی و علی هاشمی به این رویداد مهم و ارزشمند با توجه به بلاتکلیفی که برای دومین سهمیه وزنهبرداری ایران در توکیو ایجاد شده از اهمیت ویژه و بالایی برخوردار است. البته با توجه به تغییر امتیازات و رتبهبندی دسته 96کیلوگرم بعد از مسابقات آسیایی تاشکند ازبکستان بهعنوان رویداد گزینشی طلایی المپیک، حالا شرایط برای المپیکی شدن سهراب مرادی قهرمان المپیک 2016 ریو مساعدتر و هموارتر از وضعیت امتیازی و رتبهای کیانوش رستمی دارنده دو نشان طلا و نقره بازیهای المپیک ریو و لندن است. کیانوش رستمی بعد از اتمام رقابتهای آسیایی تاشکند با امتیازی که از این رویداد به دست آورد، هماکنون با 3,014.5056 امتیاز و عبور از 6 تورنمنت گزینشی در سه دوره زمانی مشخصشده در رتبه سیویکم جدول رتبهبندی این دسته وزنی پایینتر از سهراب مرادی دیگر نماینده شناختهشده کشورمان قرار دارد. سهراب مرادی که بعد از مدت زمان طولانی دوری از میادین ورزشی بهخاطر آسیبدیدگیهای شدید، در تاشکند بازگشتی نسبتاً قابل قبول روی تخته مسابقه داشت اما هنوز از شرایط آرمانی خود فاصله زیادی دارد و با سبقت گرفتن از رقیب قدیمی و همتیمی خود یعنی رستمی در حال حاضر با داشتن امتیاز 3,089.6731 و عبور از 6 رقابت گزینشی هماکنون در رتبه بیستوپنجم رنکینگ المپیکی دسته 96کیلوگرم قرار گرفته است. البته شرایط سهراب مرادی اگر به تورنمنت کلمبیا اعزام شود، قطعاً برای المپیکی شدن بهعنوان بهترین و امتیازآورترین وزنهبردار قاره آسیا از موقعیت و شانس بیشتری نسبت به کیانوش رستمی برخوردار است.
در دسته وزنی 96کیلوگرم قطعاً برای نهایی شدن وضعیت 9 وزنهبردار برتر راهیافته به المپیک و یک نفر از بهترین و امتیازآورترین وزنهبرداران این دسته وزنی در 5 قاره پس از اتمام تورنمنت کلمبیا مشخص میشود. اما در شرایط فعلی و با نیمنگاهی به جدول رتبهبندی این دسته وزنی میتوان با یک دودوتا چهارتای ساده دریافت که شانس سهراب مرادی بهمراتب برای حضور در المپیک و کسب سهمیه در این دسته وزنی اگر اتفاق خاص و غیرمنتظرهای رخ ندهد بیشتر از کیانوش رستمی و علی هاشمی در داخل و چند رقیب دیگر 96کیلویی شرق آسیایی او خواهد بود. با این حساب باید منتظر ماند و دید مسئولان فدراسیون وزنهبرداری و سرمربی تیم ملی برای تورنمنت نقرهای کلمبیا و اعزام نمایندههای امیدوار تیم ملی به این رویداد چه برنامهریزی و تدبیری اندیشیدهاند.
بیشک برای تثبیت دومین سهمیه وزنهبرداری ایران در المپیک توکیو مسئولان فدراسیون وزنهبرداری هیچ راهی جز اعزام این سه وزنهبردار به کلمبیا و تعیینتکلیف قطعی دومین سهمیه ایران در شهر کالی میزبان برگزاری این تورنمنت ندارند، مگر اینکه کلاً فدراسیوننشینها شرایط دیگری را برای نمایندههای وزنهبرداری در توکیو پیشبینی کرده و
تدارک دیده باشند.
چلسی- رئال مادرید، نیمه نهایی لیگ قهرمانان، ساعت 23:30
آخرین مسافر استانبول
بعد از یک بازی هیجانانگیز و پرآب در پایتخت اسپانیا که به تساوی یک - یک انجامید، چلسی آماده میزبانی از رئال مادرید در ورزشگاه استمفوردبریج در دیدار برگشت مرحله نیمهنهایی لیگ قهرمانان است تا دومین فینالیست این فصل مشخص شود. گل کریستین پولیشیچ با گل زیبای کریم بنزما خنثی شد و در این فاصله، دو تیم در لیگ داخلی 2 بر صفر به پیروزی رسیدند، چلسی برابر فولام و رئال مقابل اوساسونا.
چلسی به هدف خود که کسب سهمیه لیگ قهرمانان فصل بعد است، نزدیک شده اما قهرمانی اروپا آن هم تنها بعد از شش ماه میتواند آینده بلندمدت توماس توخل در نیمکت داغ چلسی را تضمین کند. بنزما تنها کسی است که در پنج بازی اخیر چلسی در رقابتهای مختلف توانسته دروازه این تیم را باز کند و اگرچه رکورد شکستناپذیری توخل در بیرون از خانه دست نخورده باقی مانده اما در خانه به وست برومویچ باخته. باخت به پورتو در بازی برگشت یکچهارمنهایی تنها شکست اروپایی این فصل تیم توخل است و آنها در 7 تا از 11 بازی این فصل کلینشیت کرده و هرگز بیش از یک گل نخوردهاند. چلسی به فینال استانبول نزدیک شده و شاید دفاع بهترین شکل حمله برای تیمی باشد که باید از داشتههایش دفاع کند. در عین حال چلسی از 5 بازی خانگیاش در این فصل تنها دو برد به دست آورده و تیم فرانک لمپارد نیز نتوانست در مرحله گروهی سویا و کراسنودار را در خانه شکست دهد.
چلسی هفت بار بازی رفت مراحل حذفی لیگ قهرمانان را خارج از خانه نباخته و در پنج تا به مرحله بعد رفته اما اتلتیکومادرید فصل 2014-2013 یکی از دو مورد استثنا بود و رئال امیدوار است راه تیم همشهریاش را برود.
زینالدین زیدان راه موفقیت در این رقابتها را بلد است و به خاطر تردیدهایی که درباره آیندهاش وجود دارد، مصمم است دوباره به قله اروپا برگردد. رئال بعد از دو حذف پیاپی از مرحله یکهشتمنهایی لیگ قهرمانان، این فصل به جمع 4 تیم رسیده و هر سه بار قبلی که زیدان تیمش را به اینجا آورده یعنی در سالهای 2018-2016 رئال قهرمان شده. تنها نامهای بزرگی مثل مارچلو لیپی، کارلو آنچلوتی و سر الکس فرگوسن بیش از او به فینال رسیدهاند.
تیم او در لالیگا هم مدعی است و با توجه به بازی بارسلونا و اتلتیکومادرید در هفته پیش رو میتوانند شانس خود را تقویت کنند. رئال بعد از باخت شوکه کننده خانگی با نتیجه 2 بر یک برابر لوانته در اوایل بهمن در 19 مسابقه در رقابتهای مختلف نباخته و با پنج کلینشیت در شش بازی آخرش به لندن سفر میکند. پرافتخارترین تیم اروپا که 16 بار به فینال رسیده و 13 بار قهرمان شده، در این 19 بازی تنها 9 گل خورده و این آمار وقتی ارزش بیشتری پیدا میکند که نبود سرخیو راموس و رافائل واران در بسیاری از بازیها را در نظر بگیریم. بعد از لوانته هیچ تیمی نتوانسته بیش از یک گل به رئال بزند.
اخبار تیمی
چلسی احتمالاً نمیتواند از بازیکن سابق رئال، ماتئو کوواچیچ استفاده کند اما میسون ماونت با وجود مصدومیت جزئی مقابل فولام آماده است. توخل همچنین خوشبین است آنتونیو رودیگر بعد از آسیبدیدگی نه چندان مهم بازی رفت به این بازی برسد و این یعنی کورت زوما در دفاع سه نفره جایی ندارد. سزار آسپیلیکوئتا مقابل فولام استراحت کرد و احتمالاً جای ریس جیمز را در بال-مدافع راست میگیرد. بیلی گیلمور هم به نیمکت برمیگردد تا ژرژینیو و انگولو کانته وسط زمین را اشغال کنند. پولیشیچ و ماونت در خط حمله کنار هم قرار میگیرند اما توخل شاید کای هاورتز، زننده هر دو گل به فولام را به تیمو ورنر گلنزن ترجیح دهد.
راموس، کاپیتان 100 گله رئال قرار بود به بازی با اوساسونا برسد اما مشکل ساق پا فرصت این دقایق ارزشمند بازی را از او گرفت هرچند شاید به بازی امشب برسد به خصوص که مشخص شده واران در این بازی غایب است.
نبود دنی کارواخال و لوکاس واسکس شاید زیدان را مجبور کند از آلوارو اودریوسولا در دفاع راست استفاده کند به خصوص اگر ناچو فرناندس برای بازی در قلب دفاع با اجبار روبهرو شود. مارسلو برای یک رأیگیری به برزیل رفته و امروز صبح بر میگردد. هرچند انتخاب اول زیدان برای بازی در دفاع چپ فرلان مندی است اگر مصدوم نباشد. فدریکو والورده هم بعد از ابتلا به کرونا وضعیت نامعلومی دارد. ادن آزار مقابل اوساسونا کار خاصی نکرد و شاید در بازگشت به استمفوردبریج در ترکیب اصلی نباشد اما تونی کروس و لوکا مودریچ که در لالیگا استراحت کردند، از اول در زمین خواهند بود.
ترکیب احتمالی
چلسی: مندی؛ سیلوا، رودیگر، کریستنسن؛ آسپیلیکوئتا، ژرژینیو، کانته، چیلول؛ ماونت، پولیشیچ؛ هاورتز
رئال مادرید: کورتوآ؛ اودریوسولا، میلیتائو، ناچو، مندی؛ کاسمیرو، کروس، مودریچ؛ آسنسیو، بنزما، وینیسیوس جونیور
بلاتکلیفی؛ تهدید تیمهای ایرانی در لیگ قهرمانان
سرمقاله
آرمن ساروخانیان
در یکی از سختترین ادوار لیگ قهرمانان که صعود تیمهای دوم گروهها تضمین شده نبود، سه نماینده ایران توانستند به مرحله حذفی برسند و لیگ برتر از این نظر موفقتر از لیگهای عربستان، امارات و قطر بود. اگر ادامه مسابقات در هفتههای آینده برگزار میشد، تیمهای ایرانی شانس خوبی برای صعود به مراحل بالاتر داشتند، ولی با فرمت عجیبی که کنفدراسیون فوتبال آسیا در نظر گرفته مرحله یک هشتم نهایی شهریور ماه برگزار میشود و تیمهای صعود کرده با تغییرات فراوانی به میدان خواهند رفت.
این وقفه به نفع تیمهای متمول غرب آسیا است که فرصت دارند نقاط ضعفشان را برطرف کنند و با تیم تقویت شدهای وارد مرحله حذفی شوند. چند روز بیشتر از پایان مرحله گروهی نگذشته که خبر میرسد الهلال و النصر عربستان، حریفان استقلال و تراکتور به دنبال خرید بازیکنان خارجی جدید هستند. الهلال که از عملکرد مربیاش رضایت نداشت، سراغ ژوزه مورایس، دستیار سابق مورینیو رفته و قرار است موسی مارگا، مهاجم پورتو هم به این تیم اضافه شود. همچنین گفته میشود یکی دو بازیکن خارجی دیگر هم در آستانه توافق با الهلال هستند. النصر هم برای تقویت تیمش قرار است ماشاریپف، ستاره ازبک را به خط حمله زهردارش اضافه کند.
سه تیم ایرانی هم میتوانستند از این وقفه طولانی استفاده کنند، ولی شرایط فعلی فوتبال ایران طوری است که آنها بیشتر نگران از دست دادن موجودی فعلی هستند و میترسند که مرحله بعد را با ترکیبی ضعیفتر شروع کنند.
استقلال را خطر جدایی احتمالی قایدی، دیاباته و حتی میلیچ تهدید میکند، هرچند این فهرست با توجه به پیشنهادات احتمالی به سایر بازیکنان ممکن است طولانیتر شود. نوراللهی و کنعانیزادگان، دو بازیکن اصلی پرسپولیس ظاهراً پیشنهادات خارجی دارند و گلمحمدی نگران است که این دو یا حتی تعداد بیشتری از بازیکنان کلیدیاش را از دست بدهد. هواداران انتظار دارند که هرچه زودتر تکلیف این بازیکنان مشخص شود، ولی موانعی وجود دارد که دست مدیریت باشگاهها را بسته است.
نکته اول قانون ممنوعیت استخدام بازیکنان و مربیان خارجی است که دست باشگاهها برای تقویت تیم و کادر فنی را بسته. عزیزی خادم در شروع کارش گفت که میخواهد این قانون را لغو کند، ولی فدراسیون هنوز آن را رسماً ابلاغ نکرده است. البته رفع این ممنوعیت پایان کار نیست و نرخ بالای ارز و تحریمها هم موانع دیگری برای جذب خارجیها است. اگر در روزهای آینده قیمت دلار کاهش پیدا کند و تحریمهای بانکی لغو شود، استخدام بازیکنان خارجی آسانتر میشود، ولی تا آن زمان باشگاهها نمیتوانند هیچ قدم جدی در این راه بردارند.
از طرف دیگر تکلیف مدیریت استقلال و پرسپولیس روشن نیست و مدیران فعلی از حالا نمیتوانند برای فصل بعد تصمیمی بگیرند. تا پایان لیگ بیستم که احتمالاً مرداد ماه خواهد بود، جذب بازیکن داخلی تقریباً غیرممکن است. البته کادر فنی ممکن است بازیکنی را زیر نظر بگیرد یا حتی لیست خریدی به باشگاه بدهد، ولی فرآیند انتقال پیش از پایان فصل عملی نخواهد شد. انتخابات پیش رو و احتمال تغییرات اساسی در بدنه مدیریت ورزش هم صندلیهای هیأتمدیرههای این دو باشگاه را لرزانتر کرده و در این شرایط آنها بعید است که بتوانند سراغ برنامه بلندمدتی بروند.
مشکلات باشگاه خصوصی تراکتور هم از این دو باشگاه دولتی کمتر نیست. مالک تراکتور در لیگ بیستم اشتیاق سالهای قبل برای تیمداری را نداشت و تیم تبریزی هم در نوعی بلاتکلیفی به سر میبرد. با آنچه در ماههای گذشته از اطراف تراکتور شنیده شده، خبری از ریخت و پاشهای سالهای قبل نخواهد بود و بعید است دست رسول خطیبی برای تقویت تیمش خیلی باز باشد. عملکرد استقلال، پرسپولیس و تراکتور در مرحله گروهی فوقالعاده بود، ولی بلاتکلیفی ناشی از مشکلات مدیریتی کار آنها را برای موفقیت در مرحله یک هشتم نهایی سختتر کرده است.
بمب خبری در فوتبال ایتالیا: قرارداد سه ساله رم با مربی مشهور پرتغالی
مورینیو: جاهطلبی رم مرا متقاعد کرد
ژوزه مورینیو ماه گذشته از هدایت تاتنهام برکنار شد و پس از چند ناکامی این تردید وجود داشت که ممکن است به این زودی با پیشنهاد مهمی از تیمهای بزرگ اروپایی روبهرو نشود، ولی عصر دیروز ناگهان خبر رسید که او با باشگاه رم به توافق رسیده و فصل آینده روی نیمکت این تیم خواهد نشست.
رم چند روز پیش خبر داده بود که در پایان فصل به همکاریاش با پائولو فونسکا، سرمربی پرتغالیاش پایان میدهد. در بیانیه رم پس از عقد قرارداد سه ساله با مورینیو آمده است: «باشگاه خوشحال است که اعلام کند با ژوزه مورینیو به توافق رسیده و او سرمربی تیم در فصل 22-2021 خواهد بود.»
این دومین حضور مربی مشهور پرتغالی در فوتبال ایتالیاست. او در سال 2008 به اینتر پیوست و به مدت دو فصل توانست دو بار قهرمان ایتالیا و یک بار فاتح لیگ قهرمانان اروپا شود. رم در حال حاضر در رده هفتم سری A قرار دارد و بعید است بتواند تا پایان فصل به رتبه بالاتری برسد. آنها پنجشنبه در بازی برگشت نیمهنهایی لیگ اروپا میزبان منچستریونایتد هستند، ولی پس از شکست 2-6 بازی رفت بخت ناچیزی برای صعود دارند. دان فردکین، رئیس باشگاه رم بعد از توافق جدید گفت: «از خوشامدگویی به مورینیو بابت اضافه شدن به خانواده رم خوشحال و هیجانزده هستیم. ژوزه یک قهرمان بزرگ است که در تمام ردهها جام گرفته و قدرت رهبری و تجربه فوقالعادهاش را برای پروژه جاهطلبانه ما به ارمغان میآورد. انتخاب ژوزه گام عظیمی برای نهادینه کردن فرهنگ پیروزی در باشگاه است.»
مورینیو که سابقه هدایت پورتو، چلسی و منچستریونایتد را هم دارد گفت: «پس از ملاقات با مالک و تیاگو پینتو (مدیرعامل) باشگاه بیدرنگ متوجه جاهطلبی آنها برای رم شدم. همین جاهطلبی است که همیشه به من انگیزه داده و در کنار هم میخواهیم یک پروژه برنده را در سالهای پیش رو بنا کنیم. اشتیاق باور نکردنی هواداران رم مرا متقاعد کرد که این شغل را بپذیرم و بیصبرانه منتظر شروع فصل آینده هستم.»
پس از ناکامی پیرلو در یوونتوس، برخی رسانههای ایتالیا در روزهای گذشته از احتمال حضور مورینیو در این تیم نوشته بودند و توافق او با رم همه را شگفتزده کرد. همچنین با اعلام این خبر سهام باشگاه رم در بورس با رشد 12 درصدی روبهرو شد. در عوض این خبر هواداران اینتر را که علاقه زیادی به این مربی دارند خوشحال نکرد و آنها فصل آینده او را در قامت یک رقیب خواهند دید. رم در فاصله چهار هفته به پایان فصل 55 امتیازی است و با اینتر صدرنشین 27 امتیاز فاصله دارد. این نشان میدهد که مورینیو چه مأموریت سختی را پذیرفته و باید بتواند فاصله رم با تیمهای بالاتر را کم کند.
درخواست اصلاحات در فوتبال انگلستان در پی لغو بازی منچستر - لیورپول
قانــــون ۵۰+۱ آلمانیهـــا در لیگ برتر؟
رسول مجیدی @Rasoulmajidi
ایده سوپرلیگ اروپا فقط دو روز دوام آورد ولی تبعاتش فعلاً دست از سر مالکان طماع ۱۲ باشگاه اروپایی برنمیدارد. بخصوص در انگلستان. جایی که ۶ باشگاه بزرگ خیلی زود متوجه شدند که ایده به نظر جذابشان اصلاً در بین هواداران طرفدار ندارد و از مسابقات خارج شدند اما ظاهراً طرفداران ۲ آتشه انگلیسی به این راحتیها بیخیال این تصمیم آنها نمیشوند. در انگلیس مالکان آمریکایی دو باشگاه لیورپول، آرسنال روبهروی دوربین نشستند و از هواداران عذرخواهی کردند. در منچستر هم اد وودوارد، مدیر اجرایی باشگاه از سمتش استعفا داد اما هواداران چیز بیشتری میخواهند. اینکه مالکان جمع کنند و بروند! یکشنبه شب اوج اعتراضات هواداران منچستریونایتد بود. قرار بود بازی حساس منچستر و لیورپول در اولدترافورد برگزار شود و تیفوسیهای یونایتدی تصمیم گرفتند تا جلوی برگزاری این بازی را بگیرند. بازی در بسیاری از کشورهای دنیا پخش میشد و منچستریها به این نحو میتوانستند صدای اعتراضشان را به گوش همه برسانند.
برنامه مطابق میل هواداران پیش رفت. عدهای جلوی در شرقی ورزشگاه جمع شدند و بعد از تونل مونیخ٬ قدیمیترین تونل ورزشگاه که از بمباران جنگ جهانی دوم جان سالم به در برده، وارد ورزشگاه شدند. آنها هر کاری خواستند انجام دادند. روی زمین آب دهان ریختند تا پروتکلهای بهداشتی شکسته شود. عده دیگری هم جلوی هتل لوری، هتل محل اقامت اعضای تیم جمع شدند تا نگذارند اتوبوس آنها از محل اسکانشان خارج شود. لیگ برتر برای اولین بار بود در چنین وضعیتی قرار میگرفت. بازی بزرگ به تعویق افتاد و حالا دوباره ماجرای مالکیت میلیاردرها بر سر زبانها افتاده.
در همان روز اندی بورهام، شهردار منچستر که دو تیم شهرش جزئی از پروژه سوپر لیگ بودند، در مصاحبهای گفت درخواست اصلاحات در فوتبال انگلستان را دارد: «باید مدل ۵۰+۱ آلمانیها را در انگلیس پیاده کنیم.»
مدل ۵۰+۱ یکی از سنتهای فوتبال آلمان است. فوتبالی که تا سال ۱۹۹۸ به هیچ سرمایهگذاری اجازه ورود به فوتبال را نمیداد. تا سال ۱۹۹۸ فعالیت باشگاههای آلمانی صرفاً غیرانتفاعی بود و چون قرار به ایجاد سود و منفعت نبود، اساساً از ورود ثروتمندان و سازوکارهای مالی به مدیریت باشگاهها جلوگیری میشد. در آن سال اما بالاخره فوتبال آلمان که متوجه شد دارد از رقبای خارجیاش عقب میافتد اجازه داد تا سرمایه بخش خصوصی وارد فوتبالش شود. آنها اما نمیخواستند سنتهای عمیقشان یعنی تصمیمگیری هواداران درباره مدیریت باشگاه از بین برود و به همین خاطر قانون ۵۰+۱ را تصویب کردند. بر اساس این قانون هیچ فرد حقیقی یا حقوقی نمیتواند بیش از ۴۹ درصد سهام باشگاه را در اختیار داشته باشد. در واقع هواداران حتماً باید ۵۱ درصد حق رأی در تعیین مدیریت باشگاه را داشته باشند.
به طور مثال بایرن مونیخ در حال حاضر به این صورت اداره میشود: ۷۵ درصد سهام باشگاه برای Bayern eV است. یک سازمان غیرانتفاعی که نماینده ۲۵۰ هزار عضو رسمی باشگاه است و تصمیمات هواداران را در مجمع عمومی باشگاه اعمال میکند. ۲۵ درصد سهام باشگاه هم برای شرکای بلندمدت باشگاههاست: ۸/۳۳ درصد برای آدیداس، ۸/۳۳ درصد برای آئودی و ۸/۳۳ درصد برای آلیانز.
در دورتموند باشگاه به صورت ۱۰۰ درصدی توسط هواداران اداره میشود. آنها البته در جزئیات عملیات اجرایی دخالت نمیکنند ولی امکان این را دارند که هر وقت حس کردند باشگاه از مسیر اصلیاش خارج شده، جلسه اضطراری تشکیل دهند و مدیریت باشگاه را تغییر دهند. یکی از دلایل اصلی نپیوستن باشگاههای آلمانی به سوپرلیگ هم همین بود چون در آلمان هواداران فقط ابزار اعتراض را در اختیار ندارند و میتوانستند خیلی راحت مدیران را از کارشان برکنار کنند.
قانون ۵۰+۱ البته استثناهایی هم دارد. مثلاً اگر یک سرمایهگذار بیش از ۲۰ سال در باشگاهی فعالیت کند و به آن پول تزریق کند، میتواند بیش از ۵۰ درصد سهام باشگاه را در اختیار داشته باشد. بایر لورکورن و ولفسبورگ در حالا حاضر اینگونه اداره میشوند. معروفترین نمونه هم شاید هوفنهایم باشد که ۲ سال پیش اعتراضات فراوانی به مالکش شد. مالک بایر لورکوزن و ولفسبورگ شرکتهای تجاری هستند (شرکت داروسازی بایر و شرکت خودروسازی فولکس واگن) اما مالک اصلی هوفنهایم در حال حاضر یک شخص است؛ دیتمار هوپ. میلیاردری که حکم بیل گیتس آلمانیها را دارد. او دو دهه در باشگاه هوفنهایم سرمایهگذاری کرد و از سال ۲۰۱۴ اجازه پیدا کرد تا کنترل کامل باشگاه را به دست بگیرد. در این مدت باشگاه به بوندسلیگا آمد و حتی به لیگ قهرمانان صعود کرد اما هوپ در بین طرفداران منفور شد. مخصوصاً در بین هواداران باشگاههای بایرن و دورتموند. چراکه میگویند هوپ دارد پول بیحساب و کتاب وارد فوتبال میکند.
باشگاه لایپزیگ هم یکی دیگر از باشگاههایی است که در بین هواداران محبوب نیست. این باشگاه در سال ۲۰۰۹ تأسیس شد و مدعی است که مدیریتش توسط کارکنان شرکت نوشابهسازی ردبول تعیین میشود اما هواداران میگویند فقط کارمندان رتبه بالا حق رأی دارند و آنها هم همیشه بر اساس منویات مدیریت شرکت رأی میدهند. لایپزیگ متعهد شده که قوانین تعیین هیأت مدیره و اجراییاش را به نحوی تغییر دهد که همه کارکنان کارخانه حق رأی داشته باشند تا قانون ۵۰+۱ در آنجا هم اجرا شود اما ساختار خاص این شرکت کاملاً با بقیه باشگاهها متفاوت است.
این قانون البته نکات منفی و زیانآوری هم دارد. باشگاههای آلمانی برای سرمایهگذاران داخلی و خارجی محبوب نیستند و به همین خاطر آنها کشورهایی مثل اسپانیا و انگلیس و ایتالیا را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند. همین مسأله باعث شده تا سطح دستمزدها در آلمان نسبت به رقبایش عقب بماند و ستارههای کمتری میل به بوندسلیگایی شدن داشته باشند. مسألهای که حتی باعث شد تا کارل هاینس رومنیگه در سال ۲۰۱۷ بگوید باید تغییراتی در این قانون داد اما چیزی که مشخص به نظر میرسد آن است که ایده سوپرلیگ ثابت کرد شاید نیاز باشد قانون ۵۰+۱ در بقیه کشورها هم مورد استفاده قرار بگیرد.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو